شعر آدم

شعر  آدم





پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴۱ مطلب با موضوع «شعر سپید» ثبت شده است

۰ نظر ۲۸ تیر ۰۲ ، ۰۶:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 

چه ساده گذشتی

بی گره بر پیشانی

بی لبخند بر لب

بی عشقی

بی نفرتی

بی حتی نشان ترحمی

*

چه ساده به پایان می رسد

بی یاد آن همه لحظه ناب

بی مرور خاطره ای

بی فرصت دود کردن یک نخ سیگار

بی حتی مجال آه

 به همین سادگی!

بی حتی نقطه ای

که پایان را خبر بدهد

عمر...!

۰ نظر ۲۵ تیر ۰۲ ، ۰۸:۳۴
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 

بگذار لبانت شکوفا شود

بگذار چشمانت بتابد

بگذار گیسوانت بوزد

برخیز

چون گردباد

در خود بپیچ

چون گرداب

با خود بچرخ

دلم گرفته

از این کویر

از این مرداب

از این سکون پر اندوه

از این سکوت غم انگیز

توفان بپا کن

برقص!

 

 

۰ نظر ۱۳ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۵:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

     

 

      نامت را نمی دانم

شاید همنام گلی باشی

به سرخی لاله

به سفیدی یاس

 

نامت را نمی دانم

شاید همنام پرنده ای باشی

تنها و پر غرور

شبیه عقاب

زیبا و پر شکوه

مثل پروانه

 

نامت را نمی دانم

می دانم، باران اشاره ای به تو دارد

و دریا ...

آیینه ای ست در برابر تو

 

در افسانه ها گفته اند

نامت مثل نسیم

کوه به کوه می رود

و در حرف سوم

به قاف می رسد!

۰ نظر ۰۷ اسفند ۰۱ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

بیا سفر کنیم

به حروف

         پیش از آغاز قلم

به کلام

        پیش از آغاز زبان

 

بگذار چشم بگوید

بگذار چشم بخواند

اعتماد کن!

       به همزبانی چشم ها

                    به همدلی نگاه!

 

۰ نظر ۲۶ بهمن ۰۱ ، ۰۶:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 


 


کمی آفتاب
 چند تکه ابر
 یک دریا آسمان
 
هنوز
 پرنده ها آواز می خوانند
 درخت ها شکوفه می دهند
 گلدان ها پشت پنجره به تماشا می نشینند
 
یاس ها
 از پس دیوار بلند برمی آیند
 و آینه ها
 لبخند را فراموش نکرده اند
 
مثل دیروز
 مثل فردا
 امروز
 هنوز روز قشنگی است...
 برای عاشق شدن!

۰ نظر ۰۲ بهمن ۰۱ ، ۰۶:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

بعضی رازها را

               نمی شود فریاد زد

بعضی رازها را

              نمی شود گریه کرد

بعضی رازها را

               نمی شود خندید

راز عشق را اما

              حتی نمی شود زمزمه کرد

من

   چون رازی

               تو را

                    در زمزمه هایم...

سکوت می کنم!

۰ نظر ۱۱ دی ۰۱ ، ۰۸:۳۶
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


          امروز
    روزِ ابر است
    روزِ باران
    روزِ نسیم
    روزِ جنگل

 

ابر هست
باران هست
جنگل هست

نسیم هست
    انگار ...
      تنها تو نیستی!


آه!

چه امروزِ تلخی ...

 آه!
چه امروزِ تنهایی ...

۰ نظر ۰۴ دی ۰۱ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۰۶ آبان ۰۱ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۰۴ آبان ۰۱ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)