شعر آدم

شعر  آدم





طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

من از تبارِ همین مردمِ پُر از دردم

سه شنبه, ۸ اسفند ۱۴۰۲، ۰۸:۴۸ ق.ظ

 

نمی شود که برایت ترانه بنویسم

مدام شعرِ تَرِ عاشقانه بنویسم

هوای شهر پُر از بوی نفرت است، ببین!

چگونه من غزل شادمانه بنویسم؟

زبانه می کشد از قلب داغدیده ام، آه

ز سوز شعله و داغ زبانه بنویسم

شب است و خانه سیاه است و من پُر از دردم

به اشکِ دیده غمِ اهلِ خانه بنویسم

نمانده است سری روی شانه ی مردی

که من حدیثِ سر زلف و شانه بنویسم

به جانِ تو، قلم از حرفِ غصّه بیزار است

ولی نشاطِ کدامین بهانه بنویسم

من از تبارِ همین مردمِ پُر از دردم

ز دردِ مردمِ اهلِ زمانه بنویسم

 

۰۲/۱۲/۰۸
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی