شعر آدم

شعر  آدم





طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۴۴ مطلب با موضوع «غزل» ثبت شده است

با چنین شوق و شور ممکن نیست

زندگی از تو دور ممکن نیست

وقت تنگ است و عشق منتظر است

لحظه ای هم قصور ممکن نیست

درد وقتی به استخوان برسد

ماندن این سان صبور ممکن نیست

نشکستن به سنگ فتنه گران

با دلی از بلور ممکن نیست

خواب این خفتگان برآشفتن

پیش از نفخ صور ممکن نیست

مردگانند و راه بردن در

دل اهل قبور ممکن نیست

تو گلیم خودت بکش از آب

هیچ کاری به زور ممکن نیست

راهبردن به حضرت معشوق

با سر پر غرور ممکن نیست

سنگلاخ است راه خانه عشق

بردن عقل کور ممکن نیست

 

۰ نظر ۰۳ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۱۵
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 

من و سکوت و نگاهِ کسی که اینجا نیست

یکی شبیه دو چشم زنی  که لیلا نیست

دریده پیرهنِ یوسفی درونِ دلم

خراشِ خواهشِ دستی که در زلیخا نیست

صدای موج بلند است در سکوتِ شبم

کناره های سرابی که حرف دریا نیست

جنون گرفته سر و پایِ روزگارِ مرا

کجا روم که در این شهر، کوه و صحرا نیست

 

 

۰ نظر ۰۵ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۰۳
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 

 

ما مردمِ رویاییِ اهل خیالیم

در جست وجوی آرزوهای محالیم

سودای ناممکن به سر می پرورانیم

ما در کمینِ اتفاقِ احتمالیم

در خواب شیرین، خسروان شهر عشقیم

بی کوه کندن غرق رویای وصالیم

قلب جوانی می تپد در سینه ما

گرچه به ظاهر موسپید ماه و سالیم

پایان ندارد قیل و قال حرف هامان

آنجا که باید گفت اما لال لالیم

در ادعا علامه دهریم ، گرچه

در واقعیت کوزه ای پر از سوالیم

اصل تناقض نقض شد در خلقت ما

یک عمر می سوزیم و آخر کال کالیم

بغضی هزاران ساله مانده در گلومان

این درد را تاکی بگرییم و بنالیم

ما را نترسانید از غوغای طوفان

ما شاخه های یک درخت دیر سالیم

 

# از کتابِ  بیا بر عالم و آدم بخندیم

۰ نظر ۱۱ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۰۴ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۰۷
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۰۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 

بیار باده خنده ، به افتخار بهار

که مانده جان و دل عاشقان خمار بهار

به شوق دیدن لبخند تو جوانه زند

اگر چه هست به ظاهر شکوفه کار بهار

تو فصل اول سالی ، من آخرین فصلم

من از تبار زمستان ، تو از تبار بهار

تو روح سبز جهانی ، بهار یعنی تو

و من نشسته ام اینجا در انتظار بهار

                                              

shereadm.ir

۰ نظر ۲۵ فروردين ۰۰ ، ۰۷:۰۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

 

ندارم بجز عشق، بال و پری

برایم، تو از عشق والاتری

چو آیم به معراجِ چشمان، تو

مرا تا به اوجِ خدا می بری

شبیه  لبانِ  شرابی  تو

ندارد کسی ساقی و ساغری

به دنبالِ یک جرعه آرامشم

 برای من خسته، می آوری؟

 

۰ نظر ۲۱ فروردين ۰۰ ، ۰۸:۲۵
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۹ ، ۰۸:۱۹
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

۰ نظر ۳۰ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۴۸
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)