شعر آدم

شعر  آدم





طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۴۶۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر معاصر» ثبت شده است

پروانه را به سر زمین لاله ها ببر
این داغ دیده را به جمع آشنا ببر
یک حرف عاشقانه، چشمم بر لبی ندید
گوشم بگیر و تا لب آن ماجرا ببر
در جستجوی عشق ، اگر گم شدی بیا
فانوس اشک گوشه چشم مرا ببر
بی تو به کار من نمی آید تپیدنش
چیزی نگو! بیا دلم را بیصدا ببر
نسل پلنگ منقرض شد در دیار ما
مانند ابر ، ماه را از شهر ما ببر
تنها ، امید مانده در قلبم ، بیا بگیر
این یادگار آخری را هم شما ببر
ما انتظار ساحل وصلی نمی کشیم
این تخته پاره غزل را هم بیا ببر

۰ نظر ۲۶ دی ۹۷ ، ۱۰:۱۴
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


۰ نظر ۰۵ دی ۹۷ ، ۱۱:۲۶
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


۰ نظر ۰۴ دی ۹۷ ، ۱۶:۰۱
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


۰ نظر ۰۲ دی ۹۷ ، ۱۲:۳۶
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


۱ نظر ۲۸ آذر ۹۷ ، ۱۰:۲۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


به من گفتی : "شما؟"، بیمار عشقم ، غرق حیرانی

چو شیشه صاف و ساده ؛ مثل این شعری که می خوانی

بخوان این برگ های خط خطی سرنوشتم را

نبینی در کتاب عمر من یک حرف پنهانی

یکی چون من دل از کف داده ای، رو می کند بازی

تمام دست هایم یکسره آمد پریشانی

شبیه گل که پروانه خبر دارد ز اسرارش

تمام راز هایم را تو خیلی خوب می دانی

از این دنیا همین دل شد نصیب من که می بینی

کباب دیگران ، آیا تو می خواهی بسوزانی؟

۰ نظر ۱۷ آذر ۹۷ ، ۱۰:۴۲
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


۰ نظر ۱۲ آذر ۹۷ ، ۱۳:۰۷
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


۰ نظر ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۰:۳۱
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)

آری! عاشق شدن خطر دارد

گفته بودم که : دردسر دارد!

هر کسی را از عاشقان دیدم

لبِ پر آه و چشمِ تر دارد

جز شب عاشقان دور از یار

هر شب دیگری سحر دارد

به مثل باغ سبز از دورست

قفل بر قفل روی در دارد

برنیاید ز دست دل کاری

گرچه او آه کارگر دارد

می گشاید دری به زور دعا

پشت آن صد در دگر دارد

از دل من بپرس مقصد عشق

کز خیالات او خبر دارد

تو چو صیادِ پای بر خاکی

او چو سیمرغ بال و پر دارد

پای در دام عشق نگذارد

هر که یک ذرّه عقل اگر دارد

ظاهرش پر ز خیر می بینی

باطنی فتنه خیز و شرّ دارد

کام بر عاشقان حرام شدست

به جز آن کس که سیم و زر دارد

۲ نظر ۲۶ آبان ۹۷ ، ۰۹:۳۰
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)


از دست زندگی دلم را جان ز لب گذشت

ای مرگ ، ای امید آخر ! دیر کرده ای

ما شاخه های خشک را فصل هرس رسید

ای باغبان زندگی ! تاخیر کرده ای

۱ نظر ۰۹ آبان ۹۷ ، ۱۳:۴۶
ابوالحسن درویشی مزنگی (آدم)