شبیه خواب و خیالی، شبیه رویایی
اگر چه رفته ای، اما همیشه اینجایی
به چشم عشق، تو را غیبتی نمی افتد
چو ماه، در دل شب های تیره پیدایی
بدون هرم نفس های زندگی بخشت
نی شکسته ما… برنیارد آوایی
شود چو قطره ی اشکی به سوی تو جاری
برای ماهی قلبم، تو مثل دریایی
به جای کوزه اگر چه شکسته ای دل من
برای من تو همانی، همان که لیلایی
من از ازل پی معنای زندگی بودم
تویی که پاسخ هر پرسشم ز معنایی
درون سینه تپش های قلب عاشق من
شهادتی ست بر این آرزو که می آیی
تو را نه دیده، که قلبم گرفته در آغوش
اگر چه رفته ای، اما همیشه … اینجایی!