تنهایی و غروب و خیابان، چه می شود!
من با تو ، زیر نم نم باران، چه می شود!
پشت حصار آبی چترت قدم زدن
از دیده های دیگران پنهان، چه می شود!
چشمان من پر از تمنّای شنیدن و
لب های تو غزل غزل خندان، چه می شود!
انگشت های خیس تو در دست های من
بازی موج و ماهی و توفان، چه می شود!
شانه به شانه، بی خیال سوزِ بادِ سرد
رفتن، بدون نقطه پایان، چه می شود!
تصویر آرزوی من، مثل تو ساده است
گر اتفاق بیفتد، به قرآن چه می شود!!