کتاب تلخ
شنبه, ۸ بهمن ۱۴۰۱، ۰۶:۰۶ ق.ظ
تمام زندگی ام مثل خواب تلخی بود
از این خیال نصیبم سراب تلخی بود
تمام عشق تو را جرعه جرعه نوشیدم
نداشت مستی ، گرچه شراب تلخی بود
سکوت پاسخ ابراز عشق من به تو بود
درست شاید، اما جواب تلخی بود
به احترام، شما کرده ای خطاب مرا
که از زبان تو اما خطاب تلخی بود
بریدم از تو به اجبار عقل و می دانی
بریدن از تو ، چقدر انتخاب سختی بود
حکایت من و تو هم بسر رسید، ولی
کتاب قصه ما هم کتاب تلخی بود!