تلخ است شراب عشق؟ باشد!
چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۰۰ ق.ظ
جانی پر از اضطراب داریم
یک سینه دل کباب داریم
گر سنگ صبور ما تو باشی
درد دل بی حساب داریم
در سینه ما غم است، اما
بر دامن خود رُباب داریم
ما نیز شبیه دیگرانیم
بر چهره خود نقاب داریم
هرچند ندیده ایم رویت
عکس تو به دیده قاب داریم
بر پرده چشم ما کشیدند
نقش تو، ولی بر آب داریم
شد کاسه ی صبر چشم ما پر
در دیدن تو شتاب داریم
دیدار شما چو نیست ممکن
امید به لطف خواب داریم
از چشمه وصل بی نصیبیم
دل خوش به همین سراب داریم
گفتید که اختیار با ماست!
کی جرائت انتخاب داریم؟
در دفتر سرنوشت، عمری
کوتاه تر از حباب داریم
از همت بخت ناامیدیم
بر گردن خود طناب داریم
پروانه شمع دیگرانیم
هر چند خود آفتاب داریم
تنهایی و بی کسی غمی نیست
تا همدم چون کتاب داریم
خالی ست حساب دفتر ما
تنها دو سه شعر ناب داریم
تلخ است شراب عشق؟ باشد
ما میل، به این شراب داریم!