بر چهره خود نقاب داریم!
يكشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۳۴ ق.ظ
جانی پر از اضطراب داریم
یک سینه دل کباب داریم
در دفتر سرنوشت عمری
کوتاه تر از حباب داریم
از همت بخت نا امیدیم
بر گردن خود طناب داریم
از چشمه وصل بی نصیبیم
دل خوش به همین سراب داریم
گر سنگ صبور ما تو باشی
دردِ دل بی حساب داریم
در سینه ما غم است، اما
بر دامن خود رباب داریم
ما نیز شبیه دیگرانیم
بر چهره خود نقاب داریم
هرچند ندیده ایم رویت
عکس تو به دیده قاب داریم
بر پرده چشم ما کشیدند
نقش تو، ولی بر آب داریم
دیدار شما چو نیست ممکن
امید به لطف خواب داریم
گفتند که اختیار با ماست
کی جرائت انتخاب داریم
پروانه شمع دیگرانیم
هر چند خود آفتاب داریم
تلخ است شراب عشق، باشد!
ما میل به این شراب داریم
صحبت چو نبرد کار ما پیش
اندیشه انقلاب داریم
خالی ست حساب دفتر ما
تنها دو سه شعر ناب داریم