... ولی قصه به پایان نرسیده ست!
يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۰۰ ق.ظ
رفتی تو، ولی قصه به پایان نرسیده ست
پاییز امیدم، به زمستان نرسیده ست
زود است دل عاشق بیچاره شکستن
این شیشه پر مهر به آبان نرسیده ست
دستم به دعا دامن صد کعبه گرفته
قلبم به سراپرده ایمان نرسیده ست
من مثل نسیمم که به دنبال تو یک عمر
افتاد و به آن زلف پریشان نرسیده ست
سهم من از آن لاله به جز داغ نکردند
یک جام از آن سرخ به رندان نرسیده ست
ای چشم نگهدار به دل خون جگر را!
ابری ست، ولی موسم باران نرسیده ست!