تو را چون قطره تا دامان دریا می برد با خود
چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۰۷:۰۰ ق.ظ
تو را چون قطره تا دامان دریا می برد با خود
و از این چاه، تا قصر زلیخا می برد با خود
اگر بگشایی از دل، پای بند خارها بودن
چو بوی گل تو را این باد، هرجا می برد با خود
بیفکن بار خودخواهی، اگر خواهان خورشیدی
سبک تر شو، تو را چون ذرّه بالا می برد با خود
دلت را راست کن با دوستان، چون کج روی اول
چو خشتی، این کجی را تا ثریا می برد با خود
نشان مرد دانا نیست، جز آرامش خاموش
تهی مغزی شبیه طبل، غوغا می برد با خود
درخت پر بری را ماند آن قامت خمیده، پیر
شبیه شعر آدم، بار معنا می برد با خود