دوباره خنده به دیوار چهره قاب کنیم
بهجای ناله، دوباره ترانه باب کنیم
زمانه گرچه پر از خار ناامیدی شد
برای هم، گل امید انتخاب کنیم
برای شعر دل ما، اگرچه گوشی نیست
به سبزهها، به شکوفه، به گل خطاب کنیم
چو باد میگذرد روزگار و فرصت کم
برای گفتن ازعاشقی، شتاب کنیم
اگرچه مرد پرنده، من و تو پربگشاییم
به یاد دوست، سلامی به آفتاب کنیم
جهان به دشمنی ما دوباره تاس انداخت
بیا که بازی تقدیر را خراب کنیم!
چه عالی و دلنشین